Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری آنلاین- وجیهه امیرخانی: بامداد شنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۱خبری جامعه هنری به‌ویژه سینما و تئاتر را در غم از دست دادنی دوباره فرو برد. تیتر «اسماعیل شنگله درگذشت» در صدر اخبار قرار گرفت و با انتشار جمله «پدر رفت» لیلا شنگله فرزند این هنرمند در صفحه اینستاگرام رسمیت گرفت. هرچند او ساعاتی قبل از ابتلای پدرش به کرونا خبر داده و از مردم خواسته بود برای سلامتی او دعا کنند اما این بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون بیش از این در مقابله با این بیماری تاب نیاورد و در سن ۸۶ سالگی جهان را بدرود گفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اسماعیل شنگله بر اثر کرونا درگذشت

اسماعیل شنگله متولد ۱۳۱۵ تهران، تئاتر را از سال ۱۳۳۲ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۵ وارد هنرستان هنرپیشگی شد. او که فارغ‌التحصیل رشته کارگردانی تئاتر از آکادمی هنرهای نمایشی وین هم بود سال‌ها علاوه بر بازیگری و کارگردانی در دانشکده هنرهای دراماتیک بازیگری تدریس می‌کرد.

احترام برومند، بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون و همسر زنده‌یاد داوود رشیدی در گفتگو با همشهری آنلاین با زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره او درباره نزدیکی و رفاقت میان شنگله و زنده‌یاد داوود رشیدی نکات خواندنی را مطرح کرد.

زندگی خانوادگی آرام و در اوج

برومند درباره خبر تلخ فوت این هنرمند و شرایط خانوادگی اسماعیل شنگله گفت: صبح که با بهت و ناباوری خبر فوت اسماعیل شنگله را در فضای مجازی دیدم از صمیم قلب غمگین و ناراحت شدم. از این بابت خوشحالم که او شرایط عالی و آرامی در زندگی خانوادگی داشت و همسرشنگله مانند نگینی گرانبها از او مراقبت می‌کرد. از این حیث می‌دانم که هیچ نقصان یا کمبودی وجود نداشت.

او با اشاره به سال‌ها رفاقت و نزدیکی این هنرمند با داوود رشیدی ادامه داد: در طول همه ۵۴ سال زندگی مشترک با داوود رشیدی شاهد ارتباط و رفاقت مداوم  این دو هنرمند بودم. به ویژه زمانی که شنگله و داوود رشیدی در واحد نمایش تلویزیون همکار بودند. ما از همان سال‌های همکاری با هم رفت و آمد و معاشرت داشتیم. بعدتر او و داوود رشیدی عضو شورای بررسی و انتخاب متن در سریال‌ و نمایش‌های تلویزیون بودند و همین معاشرت و رفاقت را نزدیک‌تر کرد. 

این بازیگر پیشکوست تئاتر،‌سینما و تلویزیون با اشاره به دوران همکاری این دو هنرمند در سریال «عطر گل یاس» گفت: یکی از بهترین و به یادماندنی‌ترین دورانی که ارتباط ما را پررنگ‌تر کرد زمان تولید و پخش سریال‌ پرمخاطب «عطر گل یاس» در اواخر دهه ۶۰ بود که هر دو در آن بازی می‌کردند. به واسطه بازی و نقش‌که داشتند رفاقت عجیبی بین هر دو ایجاد شده بود. شاید زمان‌هایی به دلیل مشغله‌ها متفاوت این ارتباط کم‌رنگ شده بود اما همیشه پابرجا بود.

برومند درباره ویژگی‌های شخصیتی این بازیگر پیشکسوت اظهارکرد: شنگله انسانی بسیار شریف و  ‌وارسته بودند. علی‌رغم اینکه در کار و حرفه خود جدی و دقیق بود در مناسبات و رابطه‌های انسانی بسیار فروتنانه و با عشق برخورد می‌کرد.

او همچنین با اشاره به تحصیلات آکادمیک این هنرمند در دانشگاه‌های اروپایی بیان کرد: شنگله از معدود هنرمندان باسواد و تحصیلکرده زمان خود است که علاوه بر ترجمه آثار قابل توجه، در حوزه تدریس هم از چیزی دریغ نمی‌کرد و بی‌شائبه آن را در اختیار هنرجویان و علاقمندان این حرفه قرار می‌داد.

به گفته این بازیگر پیشکسوت، شنگله در کارعلمی و پژوهشی هم با داوود رشیدی ارتباط و مشترکات زیادی داشتند که جای بحث و گفتگوی همیشه آنها بود. به ویژه درباره ترجمه‌هایی که انجام می‌دادند. به طور کلی کار و حرفه هر دو در هم تنیده و گره خورده بود.

این هنرمند پیشکسوت با اشاره به دوران اوج تله‌تئاترهای تلویزیونی در دهه ۶۰ و حضور مداوم هنرمندانی نظیر شنگله در این مدیوم بیان کرد: یکی از نگرانی‌های مشترک  اسماعیل شنگله و داوود رشیدی پایان زودهنگام تله تئاترهای تلویزیونی و تغییر رویکرد تلویزیون نسبت به هنر تئاتر و نمایش بود. اینکه چرا چنین برنامه ای که مامنی برای هنرمندان عرصه تئاتر بود از آنتن تلویزیون کنار گذاشته شد. 

احترام برومند در در پایان یادآور شد: او در همه ابعاد حرفه‌ای بود. چه در زندگی خصوصی و چه در زندگی حرفه‌ای. چه خوب که وقتی از دنیا می رویم همینطور با آبرو وارسته زندگی را بدرود بگوییم.

نسلی از  دوران طلایی تئاتر شهر

اسماعیل شنگله آثار ماندگاری را در تئاتر، ‌تلویزیون و سینما در کارنامه هنری خود به جا گذاشت که شاید پرداختن به همه آنها در این نوشتار کوتاه نگنجد. به گفته مازیار فکری ارشاد منتقد شناخته شده سینما: «کارنامه تئاتری‌اش غبطه برانگیز است. هنوزهم وقتی توی راهروی پیچاپیچ طبقه سوم تئاتر شهر راه می‌روی و پوسترهای قاب شده از کارهای دهه چهل و پنجاه را روی دیوار می‌بینی، نام اسماعیل شنگه جزو پر تکرارترین‌هاست و چه حسرتی برای نسل من که این دوران را ندید.»

 «تصویری از پوستر سریال عطر گل یاس به کارگردانی بهمن زرین‌پور محصول سال ۱۳۶۹»

اسماعیل شنگله در سال‌های پایانی دهه ۶۰ با دو سریال تلویزیونی «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و «عطر گل یاس» ساخته بهمن زرین‌پور در کنار بازیگران صاحب‌نامی چون داوود رشیدی و اکبر زنجانپور، ‌ چهره شناخته‌شده‌تری از خود را برای مخاطبان عام تلویزیون به تصویر کشید. این بازیگر که برآمده از نسل درخشان دهه پنجاه تئاتر شهر بود و تله‌تئاترهای موفقی را در کنار علی نصیریان بازی و کارگردانی کرده بود با همان موهای رو به عقب شانه کرده و سبیل مرتب، صدای گرم و منحصر به فرد و دیالوگ‌هایی که به سلیس‌ترین شکل ممکن ادا می‌شد نقش‌ها را تمام و کمال از آن خودش کرد. شخصیت‌هایی که در تلویزیون هم به مرور امضای دائمی‌ او شدند.

شنگله دنیای سینما را با نقشی فرعی در «دایره مینا» داریوش مهرجویی و «سگ‌کشی» بهرام بیضایی تجربه کرد و نام این دو کارگردان، کارنامه بازیگری‌اش را پربار و تماشایی کرده است. او در در سال‌های پایانی دهه ۷۰ و ابتدایی دهه ۸۰ دست به تجربه‌های متفاوت دیگری هم در سینما زد. فیلم‌های نظیر «سام و نرگس»، «پارتی»، «گاهی به آسمان نگاه کن» و «عروسک فرنگی» از جمله آثاری است که او در کارنامه هنری خود برای مخاطب عام سینمارو به یادگار گذاشت.

«نمایی از فیلم سینمایی « سام و نرگس» ساخته ایرج قادری محصول سال ۱۳۷۹»

تجربه‌های محدود و البته ماندگار او در سینما نشان می‌دهد این عرصه با روحیه‌اش سازگاری چندانی نداشته و او در تئاتر، تله‌تئاتر و تلویزیون با اشتیاق بیشتری حضور دارد. گویی در این مدیوم‌ها راحت‌تر می‌تواند صحنه را از آن خود کند و خود را از آن صحنه.
 
موید این مطلب کارنامه هنری‌ پرکار او در تئاترهای تلویزیونی است. نیمه دوم دهه شصت؛ دوران اوج و شکوفایی تله‌تئاترهای تلویزیونی بود که در شبکه دو رونق گرفت و مخاطب عام آن سال‌ها را با تئاتر آشنا و آشتی داد. همزمانی این دوران با دوران پختگی این بازیگر سبب خلق به یادماندنی‌ترین آثار نمایشی در تلویزیون شد.  

ببینید | سکانس پربازید قصاص گلزار در فیلمی که اسماعیل شنگله او را تا پای چوبه دار برد

تصاویر | اسماعیل شنگله در کنار خسرو شکیبایی | عکس‌های قدیمی از این بازیگر که امروز درگذشت

اسماعیل شنگله نقش‌های به‌یاد ماندنی در تله‌تئاترهایی نظیر «ماه پنهان است»، «پاتلن وکیل»، «دست بالای دست»، «شیلی»، «کسب‌وکار آقای فابریتزی»، «تاجر ونیزی»، «قطار ارواح» و «قضیه اوپنهایمر» چه در مقام بازیگر و چه کارگردان با امضای خود ثبت و ماندگار کرد.  
 
شاید جای پای علاقه و اشتیاق او به حضور در قاب تلویزیون را بتوان از همین نقطه دنبال کرد. بازیگری که بنا به گفته خودش پیشنهادهای بسیاری برای حضور در فیلم‌های سینمایی داشت اما کمتر در این عرصه دست به تجربه زد.  

اسماعیل شنگله بااینکه می‌توانست حضور مداوم‌ و پررنگ‌تری در سینما و تلویزیون داشته باشد گزیده‌کار بود و با احتیاط در این مسیر قدم برداشت. یکی از آخرین نقش آفرینی‌های این هنرمند پیشکسوت به ۷ سال قبل و بازی در سریال «سال‌های ابری» برمی‌گردد. سال‌های ابری به کارگردانی مهدی کرم‌پور در سال ۱۳۹۳ یکی از مجموعه‌های پرمخاطب تلویزیون بود که به قلم خسرونقیبی و آرش خوشخو دو تن از منتقدان و سینمایی‌نویسان شناخته شده نوشته شده بود.

این مجموعه روایتی از زندگی حسین سالار را به تصویر می کشید که از نقطه‌ای به بعد دچار از هم‌پاشیدگی می‌شود و سالار می‌فهمد برای حفظ کیان زندگی خود باید تصمیمی بزرگ بگیرد.

این بازیگر در اواخر عمر حضور چندانی در عرصه بازیگری نداشت و پیشنهادهای بسیاری را به دلیل کسالت و زندگی خارج از تهران رد کرد و تصمیم گرفت فعالیتی در این حرفه نداشته باشد. او پس از آخرین  حضورش جلوی دوربین کرم‌پور در «سال‌های ابری»  از ابتلای خود به سرطان مبتلا خبرداد و اعلام کرده بود با اینکه  بهبود یافته اما دیگر کار هنری انجام نمی دهد.

کد خبر 690945 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران تئاترهای تلویزیونی سینما و تلویزیون بازیگر پیشکسوت اسماعیل شنگله داوود رشیدی تله تئاترهای عطر گل یاس تله تئاتر سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۱۰۷۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند

حسین قره: آقایان در تلویزیون که خیال خودشان را راحت کرده‌اند، انگار وقت و زمان و گوش و چشم سایر حواس و قوای فاهمه و... که مخاطبان دارند، مِلک حضرتشان است و تصمیم و کنترلش با خودشان نیست، اخیراً هم که دیگر تبلیغ نمی‌سازند، در واقع خود آگهی‌ها به سریال وسط فوتبال و سریال و... تبدیل شده است، شاید مخاطب یادش برود که داشت چه می‌دید و البته دیده شده بعضی از مواقع خود پخش هم یادش رفته و رفته‌اند برنامه بعدی.

تلویزیون شفاف‌سازی کند

اگر مخاطب تلویزیون باشید گاهی آن قدر تبلیغات طولانی است که نسبت به زمان پخش و قیمت ثانیه و دقیقه تبلیغات در تلویزیون این شائبه برایتان پیش می‌آید که صداوسیما در شکل کلی سهام‌دار آن کالا و خدمات است؛ چون واقعاً خارج توجیه است، مثلاً فرض بفرمایید یک نوعی از چرخ‌گوشت (تعمداً اسم و اصل برند و کالا را نمی‌گویم) هست که شما هر وقت تلویزیون را روشن کنید اول تبلیغ‌کنندگان آن را می‌بینید. اگر یک برند برنامه بلندمدتی داشته باشد که هر خانواده ایرانی (حدود ۲۵ میلیون خانوار) یکی از این وسیله را داشته باشند، حتی اگر ۸۰ درصد سود حاصل از هر دستگاه را صرفه تبلیغات تلویزیونی کند باز هم باتوجه‌به ساعات پخش در میان‌برنامه‌ها یا بین نیمه‌های فوتبال و... توجیه اقتصادی ندارد، آخر تبلیغات حاصل عدد و رقم است، یک برند این میزان از سود را هزینه می‌کند تا این میزان از بازار هدف محصولاتش را بخرند، آخر تک‌محصولی که بازار جهانی هم ندارد، این همه تبلیغ را با چه توجیه اقتصادی انجام می‌دهد. مگر اینکه مثلاً در آغاز سال با بخش آگهی تلویزیون یک قرارداد کلی بسته شده باشد که مثلاً N هزار ساعت بخش در سال به قیمت N میلیارد تومان و گرفتن دو نوع تخفیف، یکی از بابت این که کالا موردبحث تولید ایرانی است و حمایت از بازار داخلی است و دیگر اینکه چون قرارداد موردی نیست و کلی و سالانه است.

همین‌جا چند سرفصل وجود دارد که می‌شود درباره آن صحبت کرد. یک اینکه تقریباً قریب به‌اتفاق تبلیغات این چنینی را چند بازیگر و احتمالاً یک شرکت تبلیغاتی می‌سازند، پرسش اول این است، آیا محدودیتی و رانتی خاص برای سازندگان تبلیغات وجود دارد یا نه تصادفاً این اتفاقات رقم خورده است.

دوم اینکه اگر محدودیتی نیست آیا چنین شرایطی برای همه تولیدکنندگان ایرانی وجود دارد. اگر چنین است آیا تلویزیون فراخوانی عموماً داده است که شرایط برای همه کالاها و همه بازارها و خدمات وجود دارد و می‌توانند از این بستر استفاده کنند. اگر این فراخوان داده شده و اگر شرایط برای همه یکسان است، در بازار تولید داخلی هیچ برند دیگری تمایل به این همه ساعت پخش ندارد؟ که این خود چند سرفصل دیگر را باز می‌کند که آیا برندها و تولیدکنندگان به این نتیجه رسیده‌اند که همین میزان هم هزینه کردن در تلویزیون گران است و بازگشت سرمایه ندارد چرا که سرمایه گران‌بهای اجتماعی تلویزیون ریزش داشته است.

فقط یک نکته دیگر می‌ماند که در شرایط اجتماعی امروز و مسئله زنان به کار با مداقه نیاز دارد، آقایان ابتدا و میان و انتهای بعضی از برنامه‌های گفت‌وگومحور درباره زنان، تبلیغاتی را نشان می‌دهند که دغدغه زنان خانه‌دار این سرزمین خلاصه می‌شود در پوره سیب‌زمینی، این هم سطح سلیقه و دغدغه و بلندنظری، واقعاً خود حماسه است. (تأکید می‌کنم که آن تبلیغات می‌تواند در برنامه‌های آشپزی و یا سرگرمی محور پخش شود؛ ولی بعد از هر برنامه‌های منظور است.)

دوباره و بلکه شاید دوباره باید تأکید کنم که صداوسیما به دلیل اختصاص بودجه ملی - که امسال ۲۴ هزار میلیارد تومان به آن اضافه شده است - باید نسبت به تمام کنش‌ها و واکنش‌ها، برنامه‌سازی‌ها، تولیدات و... پاسخگو به ملت باشد. اگر تلویزیون خصوصی بود یا همچون شبکه نمایش خانگی منبع مالش از بخش خصوصی تأمین می‌شد، این همه تأکید لازم نداشت و آقایان جبلی و جلیلی که بر مسند و صندلی یگانه رسانه ملی نشسته تکیه زده‌اند باید برای تک‌تک اقدامات پاسخگو باشند.

هنرمندان و فاجعه تبلیغات در شبکه نمایش خانگی و سینما

همان‌طور که همه می‌دانیم، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و... حوزه سینما چشم و دل از تلویزیون بریده‌اند و به سینما و شبکه نمایش خانگی پناه برده‌اند و ناگفته نماند که هنرمندان ترازی هم چشم و دل از همه چیز شسته‌اند و در سکوت نشسته‌اند. شاید توجیه بسیاری این است که «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل». به‌هرتقدیر کار ما قضاوت نیست و هر که هر چه خود می‌خواهد همان می‌کند؛ اما نکته کجاست، در شبکه نمایش خانگی و سینما که بخش خصوصی دستی در تولید آن دارد برای تأمین هزینه یا نیاز به سرمایه‌گذاری دارد که نیتش سود کم و حضور در خلق هنر است و یا نه سرمایه‌گذاری که مثل هر تجارت و بازار و صنعتی به دنبال سود مکفی و به‌اندازه سرمایه است. بماند که هر کدام باشد مهم نیست مهم ارائه هنرمندانه تبلیغات در آثار است. این مسئله و پدیده هم مختص ما نیست، همه جهان گرفتار این نوع تولید تبلیغات هستند. این چرخه که باید کالای تولیدشده به دست مصرف‌کننده برسد و آن را مصرف کند که چرخه تولید دوباره بچرخد، هر چه هست فعلاً سرنوشت این عصر است؛ اما نوع ارائه آن بسیار مهم است.

تبلیغات گل درست حتی گرفتاری بزرگ‌ترین هنرمندان تاریخ معاصر بوده و هست. به‌خاطر دارم در یک نشست کارگردان فقید و بزرگ تئاتر جهان، پیتر بروک در زمان بخش یکی از جسورانه‌ترین آثارش (مهابهاراتا) در تلویزیون همین مشکل را داشته که هر ۱۵ دقیقه آن فیلم تئاتر قطع و برنامه به بخش آگهی می‌رفته است. این قطع حس و حال و هوا برای یک فیلم تئاتر و مخاطب و تولیدکنندگان آن عذاب‌آور بوده و پیتر بروک صحبت می‌کند و از سرمایه‌گذاران و گروه‌های تبلیغاتی می‌خواهد که اطلاعاتشان را در آخر و حتی تیتراژ بیاورند؛ ولی حس تماشاچی را در میانه اثر قطع نکنند. (نقل به مضمون عرض کردم؛ چون سال‌ها پیش این ویدئو را دیدیم.)

قاعده سریال ها و پخش‌های جهانی و تلویزیون‌ها خصوصی این است که هر ۲۰ دقیقه فرصتی یک تا دودقیقه‌ای به آگهی داده شود؛ اما اینکه در سریالی که هنرمندان برجسته در آن هستند به درودیوار آن تبلیغات چسبیده باشد و حتی در یک سریال مثلاً ساختمان مرکزی شرکت تبلیغ‌کننده دیده شود... (باز هم تأکید می‌کنم که از ارائه مصداقی واقعی پرهیز دارم) دیگر فاجعه گل درشتی است و از خارج از عرف تمام درس‌های تبلیغات است و قطعاً به ضدتبلیغ تبدیل می‌شود.

تبلیغات در عصر جدید با هنر گرافیک که هنری بصری است گره می‌خورد، مختصر و موجز و متناسب و با احترام به شعور مخاطب. اینکه در همه جای یک سریال نمای نزدیک بازیگر و سرش باشد و پشت سرش فلان شامپو که واقعاً ضدتبلیغ است. یکی از شروط استمرار یک هنر احترام به مخاطب است و هنرمندان آفرینشگر نباید اجازه دهند که تبلیغات غیرهوشمندانه و گل درشت به اعتبار آنان ضربه بزند.

توجه به تولید ملی و بهره‌مندی تولیدکنندگان که سالانه میلیون‌ها نفر از خدماتشان استفاده می‌کنند کار بسیار خوبی است، تبلیغات چنین پدیده‌ای است، اما استفاده در حد فوق ابزار و بی‌احترامی به مخاطب را باید خود هنرمندان فکری برایش بکنند. هنرمندانی که کار تبلیغات می‌کنند باید سرمایه‌گذاران را توجیه کنند که چه چیزی برای آنان مناسب است. تن‌دادن تمام به خواسته سرمایه‌گذار که احتمالاً خواسته‌ای داشته و اصرار دارد که در چنین شرایط اقتصادی پر ماجرایی سرمایه‌گذاری‌اش حداکثر سود را داشته باشد باید با قواعد هنر هم بخواند، برای اعتبار برندی که ساخته است حداقل بپذیرد که ارائه هنرمندانه کالا و خدمات برندش برای شرکت و تجارتش سودی بلندمدت خواهد داشت.

تبلیغات محیطی که در اختیار سینما و شبکه نمایش خانگی است هم یکی از سرفصل‌هایی است که می‌توان درباره آن نوشت که در این کوتاه نوشته نمی‌گنجد.

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902705

دیگر خبرها

  • آیا سلبریتی‌ها جای کسی را در تئاتر تنگ کرده‌اند؟
  • تبلیغات گل درشت در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی به مرز فاجعه رسیده است/ تلویزیون شفاف‌سازی کند
  • مراقب باشیم دوران طلایی پزشکی ایران افول نکند
  • پدر مهران غفوریان افسر ارشد ساواک بود؟ | واکنش فوری ستاره سینما و تلویزیون به یک شایعه فراگیر درباره پدرش
  • از آغاز پیش‌فروش بلیت یک نمایش تا «مدرسه در دست بچه‌ها»
  • ستار اورکی از علاقه‌اش به موسیقی فیلم گفت/همکاری با مسعود کیمیایی
  • هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
  • خود را بدهکار خاک و مردم کشورم می‌دانم/ موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلم‌های کیمیایی است
  • فیلم‌های پایان هفته تلویزیون از نگاهی دیگر
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟